ابنحاج ابوالعباس احمد بن محمد ازدی اشبیلیاِبْنِ حاج، ابوالعباس احمد بن محمد اَزدی اشبیلی (د ۶۴۷ یا ۶۵۱ق/۱۲۴۹ یا ۱۲۵۳م)، نحوی و ادیب اندلسی و معاصر ابن عصفور نحوی معروف اندلسی است. ۱ - اساتیدوی نزد استادان بزرگی چون شلوبین و ابوالحسن دباج دانش آموخت. [۱]
محمد بن یعقوب فیروزآبادی، البلغة، ج۱، ص۳۱، به کوشش محمد المصری، دمشقی، ۱۳۹۲ق/۱۹۷۲م.
[۲]
عبدالرحمان سیوطی، بغیة الوعاة، ج۱، ص۳۵۹، به کوشش محمد ابوالفضل ابراهیم، قاهره، ۱۳۸۴ق/۱۹۶۴م.
[۳]
محمد ابن خلیل، اختصار القدح المعلّی فی التاریخ المحلّی از ابن سعید، ج۱، ص۹۶، به کوشش ابراهیم ابیاری، قاهره، ۱۴۰۰ق/ ۱۹۸۰م.
با اینکه پدرش تاجر بود، با بزرگان دانش و ادب نشست و برخاست کرد و در زبان و ادب عربی ممارست یافت، [۴]
محمد ابن خلیل، اختصار القدح المعلّی فی التاریخ المحلّی از ابن سعید، ج۱، ص۹۶، به کوشش ابراهیم ابیاری، قاهره، ۱۴۰۰ق/ ۱۹۸۰م.
تا آنجا که گفتهاند در میان شاگردان شلوبین کسی به درجه او نبود [۵]
محمد بن یعقوب فیروزآبادی، البلغة، ج۱، ص۳۱، به کوشش محمد المصری، دمشقی، ۱۳۹۲ق/۱۹۷۲م.
و ابوالحسن دباج همنشینی با او را دوست میداشت. [۶]
محمد ابن خلیل، اختصار القدح المعلّی فی التاریخ المحلّی از ابن سعید، ج۱، ص۹۶، به کوشش ابراهیم ابیاری، قاهره، ۱۴۰۰ق/ ۱۹۸۰م.
۲ - شهرت یافتن در نحواگرچه بیشتر شهرت او در نحو است، اما فیروزآبادی [۷]
محمد بن یعقوب فیروزآبادی، البلغة، ج۱، ص۳۱، به کوشش محمد المصری، دمشقی، ۱۳۹۲ق/۱۹۷۲م.
وی را مقری، اصولی، ادیب و محدث معرفی کرده است. وی در زمانی که بر ما معلوم نیست، از اندلس رفت. از چگونگی این مسافرت گزارش روشنی در دست نیست و تنها ابن سعید سربسته به آن اشاره کرده است و افزوده است. که وی به اسارت نیز گرفته شد و از «حضرت علية اميريه» یاری خواست و امیر وی را رهایی بخشید. او نیز به دربار تونس روی آورد و پس از چندی در شمار اعیان دربار درآمد. [۸]
محمد ابن خلیل، اختصار القدح المعلّی فی التاریخ المحلّی از ابن سعید، ج۱، ص۹۷، به کوشش ابراهیم ابیاری، قاهره، ۱۴۰۰ق/ ۱۹۸۰م.
ابن حاج، این امیر را در ضمن قصیدهای ستوده است. [۹]
محمد ابن خلیل، اختصار القدح المعلّی فی التاریخ المحلّی از ابن سعید، ج۱، ص۹۷، به کوشش ابراهیم ابیاری، قاهره، ۱۴۰۰ق/ ۱۹۸۰م.
سیوطی گوید: ابن حاج در زبان عربی صاحب نظر و نیز حافظ لغت و پیشاهنگ در علم عروض بود و در این زبان چندان تبحر یافت که هیچ کس برتر و یا همپایه او نبود. [۱۰]
عبدالرحمان سیوطی، بغیة الوعاة، ج۱، ص۳۶۰، به کوشش محمد ابوالفضل ابراهیم، قاهره، ۱۳۸۴ق/۱۹۶۴م.
وی با ابن عصفور که آن هنگام در اوج شهرت و اعتبار بود [۱۱]
محمد ابن خلیل، اختصار القدح المعلّی فی التاریخ المحلّی از ابن سعید، ج۱، ص۹۶، به کوشش ابراهیم ابیاری، قاهره، ۱۴۰۰ق/ ۱۹۸۰م.
به معارضه برخاست و کتابی بر رد المقرب وی نوشت. [۱۲]
عبدالرحمان سیوطی، بغیة الوعاة، ج۱، ص۳۵۹، به کوشش محمد ابوالفضل ابراهیم، قاهره، ۱۳۸۴ق/۱۹۶۴م.
اگرچه بسیاری دیگر از علمای نحو بر کتاب ابن عصفور اشکال کردهاند، [۱۳]
احمد مقری تلمسانی، نفح الطیب، ج۴، ص۱۴۸، به کوشش احسان عباس، بیروت، ۱۳۸۸ق/۱۹۶۸م.
اما ابن حاج خود را یگانه مرد میدان ابن عصفور میدانست، چنانکه گفته بود پس از مرگ من ابن عصفور هر چه خواست با الکتاب سیبویه بکند، زیرا آنگاه کسی نیست که به او پاسخ گوید. [۱۴]
محمد ابن خلیل، اختصار القدح المعلّی فی التاریخ المحلّی از ابن سعید، ج۱، ص۹۶، به کوشش ابراهیم ابیاری، قاهره، ۱۴۰۰ق/ ۱۹۸۰م.
[۱۵]
عبدالرحمان سیوطی، بغیة الوعاة، ج۱ ص۳۶۰، به کوشش محمد ابوالفضل ابراهیم، قاهره، ۱۳۸۴ق/۱۹۶۴م.
[۱۶]
احمد ابن حجر عسقلانی، الدرر الکامنة، ج۱، ص۲۹۳، به کوشش محمد عبدالمعیدخان، حیدرآباد دکن، ۱۳۹۲ق/۱۹۷۲م.
۳ - سرودن شعرکسی از ابن حاج به عنوان شاعر یاد نکرده جز ابن سعید که اشعاری از او آورده است [۱۷]
محمد ابن خلیل، اختصار القدح المعلّی فی التاریخ المحلّی از ابن سعید، ج۱، ص۹۶، به کوشش ابراهیم ابیاری، قاهره، ۱۴۰۰ق/ ۱۹۸۰م.
[۱۸]
محمد ابن خلیل، اختصار القدح المعلّی فی التاریخ المحلّی از ابن سعید، ج۱، ص۹۷، به کوشش ابراهیم ابیاری، قاهره، ۱۴۰۰ق/ ۱۹۸۰م.
و این اشعار بر چیره دستی او دلالت دارد؛ اما همین ابن سعید که مهمترین مأخذ درباره ابن حاج است، هیچ یک از آثار او را نام نبرده است. این امر شاید از آنجا ناشی شده باشد که ابن سعید کتاب خود را زمانی نوشته است که ابن حاج و نوشتههای وی هنوز به آن پایه از شهرت و اعتبار نرسیده بوده، با اینکه کتاب ابن سعید پیش از نگارش آثار ابن حاج بوده است. ۴ - مذهببرخی از منابع متأخر به دلیل انتساب تألیفی درباره امامت به ابن حاج، او را در شمار شیعیان دانستهاند، [۱۹]
محسن امین، اعیان الشیعة، ج۳، ص۷۵، به کوشش حسن امین، بیروت، ۱۳۸۴ق/ ۱۹۶۴م.
[۲۰]
آقابزرگ طهرانی، الذریعة، ج۲، ص۳۲۰.
اما در هیچ یک از مآخذ کهن به مذهب او اشاره نشده است. ابن حاج نوادهای به نام احمد بن محمد و معروف به ابن حاج داشت که برخی از مآخذ او را با جدش خلط کردهاند. [۲۱]
احمد ابن قاضی، درة الحجال، ج۱، ص۴۳، به کوشش محمد الاحمدی ابوالنور، قاهره، ۱۹۷۰م.
[۲۲]
سراج وزیر، محمد، الحلل السندسیة، ج۱، ص۶۶۳ -۶۶۴، به کوشش محمد الحبیب الهیله، تونس، ۱۹۷۰م.
[۲۳]
احمد ابن حجر عسقلانی، الدرر الکامنة، ج۱، ص۲۹۲-۲۹۳، به کوشش محمد عبدالمعیدخان، حیدرآباد دکن، ۱۳۹۲ق/۱۹۷۲م.
۵ - آثارثار منسوب به ابن حاج که بیشتر آنها شرح و تعلیق بر نوشتههای دیگران است، بدین شرح است: ۵.۱ - در نحو و ادب۱. شرحی بر الکتاب سیبویه که آن را شرحی غریب انگاشتهاند؛ [۲۴]
محمد بن یعقوب فیروزآبادی، البلغة، ج۱، ص۳۱، به کوشش محمد المصری، دمشقی، ۱۳۹۲ق/۱۹۷۲م.
۲ و ۳. کتابی در اشکال بر سر الصناعة ابن جنی و نیز بر الایضاح؛ ۴. مختصر خصائص ابن جنی؛ ۵. و ۶. نقدهایی بر کتاب المقرب ابن عصفور در نحو و نیز بر صحاح اللغة جوهری؛ ۷. کتابی درباره علم قوافی. [۲۵]
محمد بن یعقوب فیروزآبادی، البلغة، ج۱، ص۳۱، به کوشش محمد المصری، دمشقی، ۱۳۹۲ق/۱۹۷۲م.
[۲۶]
عبدالرحمان سیوطی، بغیة الوعاة، ج۱، ص۳۵۹، به کوشش محمد ابوالفضل ابراهیم، قاهره، ۱۳۸۴ق/۱۹۶۴م.
۵.۲ - در فقه۱. مختصر المستصفی غزالی و حاشیه بر مشکلات آن؛ ۲. کتابی درباره امامت؛ ۳. کتابی درباره احکام سماع. [۲۷]
محمد بن یعقوب فیروزآبادی، البلغة، ج۱، ص۳۱، به کوشش محمد المصری، دمشقی، ۱۳۹۲ق/۱۹۷۲م.
۶ - وفاتابن حاج در بشکره (در الجزایر کنونی) درگذشت. [۲۸]
محمد بن یعقوب فیروزآبادی، البلغة، ج۱، ص۳۱، به کوشش محمد المصری، دمشقی، ۱۳۹۲ق/۱۹۷۲م.
۷ - فهرست منابع(۱) آقابزرگ طهرانی، الذریعة. (۲) احمد ابن حجر عسقلانی، الدرر الکامنة، به کوشش محمد عبدالمعیدخان، حیدرآباد دکن، ۱۳۹۲ق/۱۹۷۲م. (۳) محمد ابن خلیل، اختصار القدح المعلّی فی التاریخ المحلّی از ابن سعید، به کوشش ابراهیم ابیاری، قاهره، ۱۴۰۰ق/ ۱۹۸۰م. (۴) احمد ابن قاضی، درة الحجال، به کوشش محمد الاحمدی ابوالنور، قاهره، ۱۹۷۰م. (۵) محسن امین، اعیان الشیعة، به کوشش حسن امین، بیروت، ۱۳۸۴ق/ ۱۹۶۴م. (۶) عبدالرحمان سیوطی، بغیة الوعاة، به کوشش محمد ابوالفضل ابراهیم، قاهره، ۱۳۸۴ق/۱۹۶۴م. (۷) محمد بن یعقوب فیروزآبادی، البلغة، به کوشش محمد المصری، دمشقی، ۱۳۹۲ق/۱۹۷۲م. (۸) احمد مقری تلمسانی، نفح الطیب، به کوشش احسان عباس، بیروت، ۱۳۸۸ق/۱۹۶۸م. (۹) سراج وزیر، محمد، الحلل السندسیة، به کوشش محمد الحبیب الهیله، تونس، ۱۹۷۰م. ۸ - پانویس
۹ - منبعدانشنامه جهان اسلام، بنیاد دائرة المعارف اسلامی، برگرفته از مقاله «ابوالعباس ابنحاج»، ج۳، ص۱۰۶۲. |